علل مهدويت در اسلام کدامند؟
پاسخ : اين سؤال در واقع يك پرسش از موضوع عام است كه پرداختن به آن در جاي خود نياز به بسط كلام و بحث تفصيلي دارد آنچه در اين جا در حد يك پاسخ كوتاه و فشرده مي توان اشاره كرد اين است كه در بحث علل و فلسفه مهدويت و شناخت مباني عقيدتي آن، بايد توجه داشت كه اسلام (ره) آوردي است وحياني و حقيقتي است آسماني و ملكوتي كه با ظهور خاتم پيامبران حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ به بشريت هديه شده است تا به عنوان برنامة دائمي، عهده دار رشد و تعالي بشر در همة شؤونات كمالي باشد و زمينه اي نجات و سعادت دنيوي و اخروي انسان را فراهم سازد. ظهور اسلام با بعثت رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در دو ساحت: ظهوري و بطوني، نمودار مي باشد. ساحت ظهوري آن “نبوت"است و ساحت بطوني آن “ولايت” اولي با مبعث وجود مقدس ختمي مرتبت در صدر تاريخ اسلام ختم يافته اما دومي يعني ساحت ولائي اسلام جاويدانه و باقي است و در وجود امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ و جانشينان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ استمار دارد كه مهدي موعود (عج) آخرين آنان و خاتم ولايت مي باشد. ادوار تاريخي كه از آدم ـ عليه السّلام ـ تا خاتم مي بايد تحقق مي يافت هنوز كامل نگرديده تا طومار عالم برچيده شود و تاريخ پايان يابد بلكه “اين ساحت با ظهور آن يگانة دوران، عصر شكوفاي تاريخ بشر آغاز مي گردد. بر خلاف ديدگاه كودكانه امثال فكوياما كه با ديدن رونق نسبي تمدن غرب در عصر مدرنيته، نماد ليبرال دموكراسي را به عنوان آخرين نسخة تكامل ايدئولوژيكي و پايان تاريخ پنداشته اند. در تفكر اسلامي تحولات صنعتي و تكنيكي زمينه و تمهيدي است براي درك و توجه به آن عصر موعود و نقطة پايان بلنداي تاريخ بشر فقط با تحقق جامعه آرماني دخيرة الهي، قابل بررسي است و الا تاريخ ناقص خواهد بود. با توجه به آنچه اشاره شد در اين جا لازم است نكاتي در رابطه با اصالت مباني مهدويت در اسلام بطور اجمال اشاره نمود و اين بحث را از چند بعد مورد توجه قرار داد:
1. بعد عقيدتي-كلامي: موضوع مهدويت يك عقيده اي كاملاً اسلامي است كه ريشه هاي ثابت آن در كتاب و سنت صحيح و متواتر، قرار دارد.{1}آياتي از قرآن مجيد و حجم هنگفتي از احاديث و اخبار در اين خصوص، چنان اين عقيده را تحكيم و استوار نموه است كه حتي انكار آن مانند انكار اصل رسالت و نبوت ـ در بعضي روايات كفر شمرده شده است.{2}به همين جهت اصل مهدويت و ظهور حضرت مهدي در آخرالزمان در ميان مسلمانان يك مسئله اتفاقي و بديهي محسوب مي شود. دلائل روايي اين بحث كه به وسيلة صحابه از زبان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل شده است در منابع معتبر حديثي فريقين ثبت و ضبط گرديده است.[3] و لذا اين مسئله مانند ديگر مسائل اتفاقي و بديهي اسلامي، نياز به اثبات ندارد.